بازی وبلاگی
بازم به یک بازی وبلاگی دعوت شدیم از طرف مامان آمیتیس عزیز. بعضی از سوالهاش یه کم سخته ولی باعث شد یه کم دقیقتر به خودم نگاه کنم.
دلم میخواد همه دوستای مهربون وبلاگیمون رو به این بازی دعوت کنم ولی چه میشه کرد قواعد بازی اینه که فقط سه نفر رو باید دعوت کنیم.
منم از سه تا دوستای عزیزم برای این بازی دعوت میکنم.
مامان یه فسقلی
الهه مامان یسنای عزیز
رویا مامان تارای عزیز
البته هم دوستان یه جورایی به این بازی دعوتن و خوشحال میشم که اونا هم برای ما از این بازی در وبلاگشون بنویسن .
بزرگترین ترس زندگیت؟
ترس از دست دادن عزيزان که حتی با تصورش هم اشکم درمیاد.
اگر ٢٤ساعت نامرئی میشدی چکار میکردی؟
حتما یه سری خونه آشنا و فامیل میرفتم ببینم چه خبره.
اگر غول چراغ جادو توانایی براورده کردن یک ارزو بین ٥ الی١٢ حرف رو داشته باشه.ان ارزو چیست؟
عاقبت به خیری ( البته چون گفته نهایتا ١٢ حرف کلمه " همه " رو داخل پرانتز مینویسم.)
از میان اسب.سگ.پلنگ.گربه.عقاب کدام را دوست داری؟
اسب چون باکلاسه.
کارتون مورد علاقه کودکیت؟
پرین (همونی که با مادرش سفر کرد که به پدر بزرگش برسه)
در پختن چه غذایی تبحر نداری؟
ماکارونی ( البته بقیه میگن خوبه ولی خودم راضی نیستم )
اولین واکنشت موقع عصبانیت؟
فریاد زدن.
با /مرغ/دریا/اورانیوم/خسته/جمله بساز؟
مرغه اینقدر در دریای اورانیوم شنا کرد که خسته شد.
دوبیت شعری که خیلی دوستش داری؟
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
( آخه سر سفره عقد که تفعلی به دیوان حافظ زدیم این غزل اومد ،منم به این خاطر خیلی دوستش دارم.)
اگر بخواهی با تونل زمان فقط به یک روز در زندگیت در گذشته و اینده سفر کنی.آن روز کدام است؟
به روزی که گل دخترم به دنیا اومد . اینبار حتما از همون روز اول به دنیا اومدنش براش وبلاگ درست می کردم که کوچکترین لحظههای زندگی عزیزترینم رو هم ثبت کنم.
چه رنگی هستی ؟چرا؟
نارنجی چون انرژی داره.
اگه قرار باشه یک روز از ایران بری کدام کشور را برای زندگی انتخاب میکنی؟
حتما میرم سوئد.
بهترین اس ام اس موجود در این باکس گوشیت؟
برای محبتهایی که عمیقند ، ندیدن و نبودن هرگز بهانهی از یاد بردن نیست.
اگه قرار باشه سه نفر از آشناهات رو امشب دعوت کنی.انها چه کسانی هستند؟
مامانماینا ، خواهرماینا ، مامانشاینا
اگه قرار بود یک کلمه از لغت نامه زندگیت حذف کنی.اون کلمه چی بود؟
دروغ.
اسم دیگری برای وبلاگت؟
ترنم زندگی من.
خودت رو شبیه چه میوه ای میدونی؟
پرتقال .
سه خصوصی اخلاقی بدت؟
گاهی خیلی زود عصبانی میشم. بسیار به کلماتی که طرف مقابلم به کار میبره حساسم. دوست دارم تحت هر شرایطی زندگیم برق بزنه ( که این یکی چون اکثرا اتفاق نمیافته اعصابم خورد میشه خووووب)
کاشکی؟
هنوز بچه بودم
پی نوشت : این پست رو یک هفته پیش آماده کردم ولی آپ نکردم تا چند تا تغییر کوچیک روش اعمال کنم ، ولی فرصت نکردم تا امروز ، آقا امروز که اومدم پست رو بذارم دیدم دو تا دوستانی که اسمشون رو نوشته بودم و دعوت به بازی شده بودن خیلی زودتر از من این پست مربوط به بازی رو آپ کردن . خیلی جالب بود حتی یکیشون هم منو به بازی دعوت هم کرده بود. خلاصه قسمت شد دو تا دیگه از دوستای بسیار نازنین رو به این بازی دعوت کنم. به هر حال اومدم ولی کمی دیر.
بعدا نوشت : بعد از گذاشتن این پست وقتی به وبلاگ دوستان سر زدم دیدم مامان پوریا و پارسا (وروجکای من ) ، مامان مبینا (پری رویاهای من ) و رقیه جون مامان پویا هم منو به این بازی دعوت کرده بودن . لازم دیدم همینجا از محبت همه دوستای گلم تشکر کنم و بگم خیلی دوستتون دارم. خیلیییییییییی........