اسباب كشي
دختر نازنينم اين روزها سخت سرگرم درس و مشقه. از اونجايي كه معلمشون تقريبا يك ماهي رفته بود آلمان و معلم جايگزين داشتن ، از روزي كه معلمشون برگشته براي جبران روزهايي كه نبوده دارن درسها رو مرور ميكنن و سرگرم امتحانات هستن.
البته اينم بگم كه اين چند وقت چند جلسه دندون پزشكي هم رفتيم و متاسفانه چند تا از دندوناي ترنم رو پر كرديم. نميدونم چرا اينقدر زود دندونهاش خراب ميشن، در صورتي كه هميشه مسواك مي زنه و زياد هم اهل شيرينيجات نيست.
آخر ديماه هم كه مامان جون و مادر جون رفتن كربلا و ترنم صاحب كلي سوغاتيهاي خوشگل شد. ( البته مامان ترنم هم همچنين )
و امااااااااااا خبر اصلي ، اين روزها ما سخت مشغول جمع كردن وسايل خونه هستيم و داريم كم كم آماده ميشيم كه به خونهي جديد بريم. در حالي كه توي خونه شتر با بارش گم ميشه ، ترنم خيليييييييي خوشحاله و ذوق ميكنه . چون هم خونه بزرگتره ، هم براي اتاقش سرويس خواب و ميز تحرير سفارش داديم و از همه مهمتر با سارينا همسايه هستيم .
بزرگترين مزيت اين خونه محوطهاي هست كه جلوي آپارتمان وجود داره و جاي خوبيه براي بازي كردن بچهها و چون نگهبان داره ديگه خيالم راحته و ميدونم ترنم خيلي راحت ميتونه با دوستاش توي محوطه بازي كنه بدون اينكه من نگرانش باشم.
خلاصه اينكه سرمون شلوغه و اين دير به دير اومدنها رو انشاا... به زودي جبران ميكنيم.