ترنمترنم، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

ترنم بهارم

از تهران برگشتيم

1392/11/28 9:19
نویسنده : لیلا
1,240 بازدید
اشتراک گذاری

 

نایت اسکین 

 

ما از خريد برگشتيم .  شنيديد كه مي‌گن " به هواي بچه ، ننه مي‌خوره كلوچه "نیشخند

قضيه ما هم شده بود دقيقا مصداق همين ضرب المثل. رفتيم كه براي ترنم خريد كنيم ولي بيشتر خودم خريد كردم تا ترنم.چشمک

رفتيم كه مثلا از حراجي‌هاي فصلي خريد كنيم. از اونجايي كه هنوز هوا خيلي گرم نشده و امسال سرما زياد بود انگار اكثر مغازه‌ها هنوز به اميد سرماي بيشتر بودن و قصد نداشتن كه اجناسشون رو حراج كنن. متفکر

خيلي كم به حراجي‌ها رسيديم.سوال امسال برعكس سالهاي قبل ديرتر شروع شده بود. قصد داشتم براي ترنم بوت و پالتو بخرم اما متاسفانه به قيمتهاي نجومي كه نگاه مي‌كردم سرم گيج مي‌رفت.ابله

برعكس قبل كه براي رفتن به خريد بايد التماس ترنم رو مي‌كردم تا باهام بياد اين سري بايد التماسش رو مي‌كردم كه گاهي وقتا خونه بمونه . مشغول تلفن 

خيلي شور خريد گرفته بودش و پا‌به پاي ما همه جا ميومد. مژهالبته شايد چون اين سري مرضيه هم بود بهش خوش مي‌گذشت و ترجيح مي‌داد بياد خريد تا خونه بمونه.

 

جالبه كه مدام هم در حال خوردن بود .  توي خونه بايد به زور بهش خوراكي بدي كه بخوره ولي اونجا صبحانه مي‌خورد در حد تركيدن بعد به محض اينكه پامونو از خونه مي‌زاشتيم بيرون مي‌گفت گرسنمه . وقتي بهش مي‌گفتم الان كه صبحانه خوردي مي‌گفت آخه فكر كنم معده‌ام سوراخ شده همش گشنه‌ام مي‌شه خوب.خنده

جز يه پيراهن و يك دست لباس خونگي چيزي براش نتونستم بگيرم. منتظرم  تا شايد تو شهر خودمون بتونم براي زمستون سال آينده‌اش پالتو و بوت بخرم. خیال باطل

 

خلاصه ترنم چهار روزي رو حسابي بازي كرد و بهش خوش گذشت. طوري كه ديگه دلش نمي‌خواست برگرديم.  دل شکسته

 

از روزي هم كه اومدم خونه تكوني عيد رو شروع كردم.  شکلکهای جالب و متنوع آروین البته از قبل از رفتن به تهران كليه كابينت‌هاي آشپزخونه رو تميز كرده بودم.   شکلکهای جالب و متنوع آروینولي چون نصف روز رو خونه نيستم مجبورم زودتر كارها رو شروع كنم تا عقب نمونم. 

 

پسندها (1)

نظرات (18)

مامان یاسمن و محمد پارسا
28 بهمن 92 9:42
مبارک باشه مامان و ترنم جونم خسته نباشی مامان
لیلا
پاسخ
ممنون دوست هميشه مهربونم.
رضوان مامان رادین
28 بهمن 92 11:23
مبارکتون باشه مامان و دخمل لیلا اگه اراک کاپشن حراج کرده واسه رادین...منم میخوام برای سال ایندش یادتون باشه خونه ما نیامدید اخرش
لیلا
پاسخ
حتما خبرت مي‌كنم. خودت ديدي كه نمي‌شد.
مامان پريسا خانوم
28 بهمن 92 12:13
چقدر زرنگي عزيزم نميدونم چرا تنبل تشريف دارم به چز چند تا كشو كمد كه تميز كردم هيچ كاري هنوز شروع نكردم فقط بهشون فكر مي كنم.راستي پريسا ساعت 1 بدنيا اومده بود عجب مادري ام كه نميدونستم خب پس خريد واسه خودتون كرديد مباركه منم رفتم قشم هر چي ميخواستم خريدم غير از مانتو كه بايد بخرم
لیلا
پاسخ
قشم كه عاليه. فكر كنم بهترين جا براي خريد باشه. مباركتون باشه عزيزم.
مامان کوروش
29 بهمن 92 8:52
سلام لیلا جون رسیدن بخیر خوش گذشت مبارک باشه خوب به اسم ترنم به نفغ تو شد مبارکت باشه یه کوچولو دیر رفتی باید زودتر میرفتی هرچند قیمتها سر سام آوره اینجا هم تنوع نداره که قیمتها بالا جنسها اشغال گیر افتادیم والا پالتو رو هم بیخیال شو بردن مردم دی ماه سرمون موند بیکلاه منم نخریدم مهرداد که دی تا بهمن بود حراجش یه تک مغازه هست نرسیده به سه راه سر اون کوچه که کج میخوره رو به روش یه کیوسک روزنامه است اونجا هنوز پالتو دخترونه داشت یه سر بزن تا نبردن
لیلا
پاسخ
يعني بازم دير رسيدم به حراجها. ممنون از آدرستون. حتما سرمي‌زنم. البته اگه بازم دير نرسم.
فهیمه
29 بهمن 92 19:02
خدا قوت لیلا جون
لیلا
پاسخ
ممنون فهيمه جون.
الهه مامان یسنا
30 بهمن 92 9:16
به اسم بچه به کام مادر ولی خودمونیم خیلی کیف میده خرید کردن ما داریم امروز میریم تهران خوش به حالت که خونه تکونی رو شروع کردی من که هنوز دست از پا خطا نکردم
لیلا
پاسخ
به سلامتي. خوش بگذره عزيزم. براي خونه تكوني هنوز وقت هست گلم.
مامان آمیتیس
30 بهمن 92 17:20
سلام مامان جون ما منتظر عکس خریدهاتون به همراه قیمتاشون هستم واسه ترنم رو میگم اااا فکر نکنی به خاطر فضولیه می خوام واسه آمی خرید کنم نمی دونم چی بخرم یا قیمتا واقعی هستن یا نه راستی ترنم جونم رو ببوس مبارکش باشه لباسای خوشگلش و همچنین مبارک باشه واسه شما لیلا جون
لیلا
پاسخ
حتما عزيزم در اولين فرصت اين كار رو مي‌كنم.
مامان رقیه
1 اسفند 92 9:10
خسته ی کارا نباشی خانومی عزیزم دوست همیشه وفادار گل دخترت رو ببوس حسابی
لیلا
پاسخ
سلامت باشي عزيزم.
مامان یاسمن و محمد پارسا
1 اسفند 92 9:35
سلام مامان جون من خیلی تنظیمات کامپیوتر و بلد نیستم اگه میشه بفرمایید چکار باید بکنم
لیلا
پاسخ
حتما عزيزم . اومدم كه برات كامنتش رو بزارم.
مامان یاسمن و محمد پارسا
1 اسفند 92 9:35
افرین مامان کاش بزاری تو وبلاگتون ما هم بخونیم
لیلا
پاسخ
در اولين فرصت حتما...
گلهای زندگی من
1 اسفند 92 10:49
سلام لیلا جان رسیدن بخیر دوست گلم همه ی خریدها مبارکت باشه الههههههههههی دورش بگردم ترنم عزیزمو حتما آب به آب شده که همش احساس گرسنگی میکرده نوش جونش خسته نباشی از خونه تکونی سال خوبی در پیش داشته باشی عززززززززیزززززززم
لیلا
پاسخ
فكر كنم همون آب به آب شدن بود. والا از اون روزي كه اومديم در كل روز يه وعده غذاي كامل نمي‌خوره.
گلهای زندگی من
1 اسفند 92 10:49
لیلا
پاسخ
*یاسمین*
2 اسفند 92 12:21
سلام،خب به هر حال قصدت خرید بوده دیگهمبارکتون باشهخوبه دیگه خوردن باعث شده خستگی رو حس نکنهترنم جونم ایشاله همیشهخوش باشی عزیزممامانی شما هم خسته نباشی
لیلا
پاسخ
آره . مهم نيت آدمه .
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
2 اسفند 92 18:34
بیادت هستم، ای دوست...
لیلا
پاسخ
منم هميشه به يادتون هستم عزيزم.
خاله شيدا و روشا
3 اسفند 92 8:05
سلام مباركتون باشه خريدهاتون،ايشالا به خوشي و شادي بپوشيد
لیلا
پاسخ
ممنون عزيزم.
مامان تارا
6 اسفند 92 8:36
هههههههههههه ننه چقدر کلوچه خوردی؟؟؟؟؟؟؟ ولی شیراز آف زدند اساسی قیمتها خیلی خوبه الهی خوب دخملی همه اش پابه پای شما میگشت گرسنه اش میشد دیگه خووووووووووووووووووووش بحالت اصل کاری همون آشپزخونه است منکه هنوز هیچ کاری نکردم
لیلا
پاسخ
خوش به حالتون من عاشششششق حراجي‌ام.
مامان پارسا
6 اسفند 92 11:18
خريدهاتون مبارك باشه ايشالا به خوشي بپوشيد آفرين به مامان خانوم كه خونه تكوني رو هم شروع كرده
لیلا
پاسخ
حالا تازه شروع كرديم. كو تا تموم بشه.
مامان محمد و ساقی
22 اسفند 92 23:14
رسیدن بخیرررررررررررررر خریداتون مبارک کار خوبی میکنی...به نظر من باید بوت و پالتو رو تو حراجی خرید...قیمتاشون خیلی بالاست و اصلا" صرف نداره شاید آب و هواش عوض شده بود گشنش میشدنوش جونش
لیلا
پاسخ
والا اين همه گشتيم ولي هنوز بوت و پالتو نخريديم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنم بهارم می باشد