ترنمترنم، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

ترنم بهارم

اين روزها مي‌گذرد....

1392/8/5 17:59
نویسنده : لیلا
1,596 بازدید
اشتراک گذاری

 

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

 

از اونجايي كه از كلان شهري اراك فقط آلودگيش نصيب ما شده خنثی ، از 11 مهر بنا به الطاف استاندار سابق ( البته دم رفتن ايشون بود) دوباره ساعت كاري ما تغيير كرد. گفت بزار اين دم دماي آخر يه يادگاري از خودم به جا بزارم بنابراين ساعت كاري اداره‌ها تا ساعت 3:30 بعد از ظهر شد.

البته يه دو روزي 3:45  بود . بعدا مديران محترم لطف كردن يك ربع بهمون بخشيدن و شد همون ساعت 3:30 و با اين لطفشون اشك شوق توي چشمهاي ما جمع شد   و يه عمر ما رو مديون خودشون كردن. عصبانی

  تازه بعد اين همه بگير و ببند و اين حرفها دوباره زمزمه اينه كه استاندار جديد با اين طرح مخالفه و مي‌خوان اين طرح رو بردارن . کلافه

 آدم دلش مي‌خواد سرشو بكوبه به ديوار از اين همه برنامه ‌ريزي‌هاي دقيق و بي عيب و نقص .

تا ميام خونه ديگه وقتي برام نمي‌مونه بايد خونه رو مرتب كنم  ، به درسهاي ترنم برسم ، آشپزي كنم  و هزار و يك كار ديگه .

ترنم از روزي كه اين طرح اومد تحت آموزش بود كه چطوري از ماكرو براي گرم كردن غذاش استفاده كنه.  

 

 

 

توي اين روزها گل دختر نازنينم ساعت 1:15 مي‌رسه خونه ، اولين كاري كه مي‌كنه اينه كه به من زنگ مي‌زنه  و اعلام مي‌كنه كه رسيده خونه.  بعد از در آوردن لباسهاش ، خودش غذاشو گرم مي‌كنه و مي‌خوره. البته چه خوردني يه روز در حد چند قاشق ميخوره ،  يه روز به جاي غذا نون و پنير مي‌خوره و يه روزم نمي‌خوره و مي‌گه صبر كردم با تو غذا بخورم مامان connie_feedbaby.gif . به هر حال با تاكيدهاي فراوان اينجانب و البته گاهي يه كوچولو تهديد مشغول تلفن، روند غذا خودنش بهتر شده.

 

 

 

توي مدرسه‌اي كه ترنم مي‌ره طرح كيف در مدرسه هم دارن ، يعني بچه‌ها تا ساعت 3 مي‌تونن مدرسه بمونن ، ناهار بخورن و با نظارت معلم تكاليفشون رو انجام بدن. اما بنا به دو دليل با اين طرح موافقت نكردم و ترجيح دادم ترنم همون ساعت 1:15 بياد خونه . يكي اينكه بچه‌هايي كه تا ساعت 3 مي‌مونن ديگه سرويس ندارن و بايد پدر و مادر به دنبالشون برن ، و دومين دليلش هم اين بود كه با مشورتي كه با معلمشون كردم گفت بچه‌ها اينطوري خيلي خسته مي‌شن و ممكنه از مدرسه زده بشن.

 

 

در ضمن طرح تغذيه يكسان هم دارن كه با ديدن ليست تغذيه‌ها و مشورتي كه با ترنم داشتيم ، ترنم خانم تقريبا هيچ جيزي از خوراكيهاي اين طرح رو دوست نداشت و گفت نمي‌خوام. بعد كه ديده بعضي بچه‌ها توي اين طرح هستن و مدرسه بهشون خوراكي ‌مي‌ده مي‌گه منم مي‌خوام. مي‌گم شير كاكائو دوست داري ؟ مي‌گه نه . مي‌گم كلوچه دوست داري ؟ مي‌گه نه تازه قيافه‌شو اين شكلي هم مي‌كنه سبز مي گه من فقط كيك دوقلو دوست دارم. مي‌گم شير ساده دوست داري؟ مي‌گه توي مدرسه با ليوان يكبار مصرف شير مي‌دن  كه من دوست ندارم من فقط شير ني‌دار دوست دارم.  هر چي مي‌پرسم مي‌گه دوست ندارم . اونوقت به نظر شما چرا بايد توي طرح تغذيه يكسان شركت كنه اونوقت؟؟؟ 

 

 

 

  با اينكه ترنم و سارينا از دوره مهد با هم بودن و الان توي يه كلاس هستن ولي دوست ثابت و البته ورد زبون ترنم اين روزها شده مهرك.  هفته گذشته كه جلسه اوليا و مربيان بود ترنم كلي بهم سفارش كرده كه مامان حتما رفتي جلسه با مامان مهرك دوست شو آخه من و مهرك هم با هم دوستيم. 

 

 

 

كتابهاي رياضي و روش كار خييييلييييي با دوره ما فرق داره ولي خوبه كه بچه‌ها راحت ياد مي‌گيرن و خدا رو شكر ترنم تا الان كه خيلي خوب تونسته از پس درسها بربياد. توي انجام دادن تكاليف خيلي خوب همكاري مي‌كنه و خودش مشتاقه كه زودتر  اونها رو انجام بده.

 

 

 

عروسي نوشت :11 مهر اصفهان براي عروسي دعوت بوديم ، اين چند وقت فرصت نشد عكسها رو بزارم. حتما توي پست بعدي مي‌زارمشون. اين چند هفته هم همش عروسي بوديم و بازار عروسي‌ها تا قبل از ماه محرم همچنان داغ داغه. ان شاا... براي همه هميشه شادي باشه و عروسي و اين حرفا. 

 نمي‌دونم چي نوشت 1: بنا به اظهارات معلم ترنم ، ترنم جزء پرحرف ترين و شلوغترين شاگردهاي كلاسه و دو بار مجبور شده جاشو عوض كنه . نیشخند

  نمي‌دونم چي نوشت 2 : هميشه فكر مي‌كردم اين دختر ما اگه بره مدرسه از بس ساكت و آرومه ، اصلا نتونه از پس خودش بربياد ولي خوشحالم كه تونسته توي محيط مدرسه دوست پيدا كنه و البته يه كم شيطوني كنه. شیطان

 

 پاييز نوشت : اين روزها عجيب هواي شهر باراني و لطيف شده. عااااااااااااااااااااشق اين فصل و اين آب و هوام. 

 

بعدا نوشت : یادم رفت بگم که ترنم دو شبه که تنهایی تو اتاقش می خوابه . فکر نمی کردم اینقدر راحت قبول کنه و جای خوابش رو جدا کنه. البته وقتی هم ازش می پرسم نمی ترسی؟ میگه نه  یسنا از من کوچیکتره ولی تو اتاق خودش تنها می خوابه. من که بزرگترم اصلا نمی ترسم.

 این شکل رو به درخواست ترنم گذاشتم اینم داداشش  ( )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (31)

رضوان مامان رادین
5 آبان 92 12:02
پس دوباره ساعت کاریتون عوض شد...ای بابارادین کنارم نشسته میگه این گله را بزنحالام ایناز دست رادینچقدر دلم واستون تنگ شده...میبینم که ترنم وروجکی شده واسه خودش و شده عین مامانش که کل کلاس در حال صحبت کردن بود نه درس خوندن...البته صحبت کردن با رضوان


کی؟؟ من ؟؟؟ اصلا ما سر کلاس حرف می زدیم؟؟؟؟
رضوان مامان رادین
5 آبان 92 12:03
چقدر خوب که ترنم خودش خونه میمونه تا شما بیاین...یادم رفت لینو بنویسم




ترنم دیگه برای خودش خانومی شده خاله جون.


الهه مامان یسنا
5 آبان 92 14:44
اولین روز پاییزی بارانیتون به شادی...
یه خسته نباشید حسابی لازم داری عزیزم واقعا سخته که به این همه کار تو زمان کم برسی. غذا خوردن ترنم خانم رو ما به چشم دیدیم واقعا که خیلی کم غذا میخوره خدا صبر بهت بده. آفرین به دختر نازمون که ابن همه روابط اجتماعی قوی داره و میتونه ارتباط خوبی برقرار کنه.


ممنون الهه جون. همسایه مهربون این روزهای قشنگ برای شما هم به خوشی باشه.
آمیتیس
6 آبان 92 18:46
سلام
آلودگی هوا عامل اصلی بیماران زیر ده سال هست اگر سری به بیمارستان راه آهن اراک بزنید بیشتر بچه ها از مناطق الوده شهر اراک شازند و مهاجران هست
پس خواهشا الودگی جدی بگیرید در روزهای الوده حتما برای کودکانتان ماسک بزنید تا خدایی نکرده بیمار نشوند انشالله ترنم خانم همیشه واسه شما ناز ماه بمونه


ممنون گلم از توصيه‌هاي شما. ان شاا.. كه هميشه همه بچه‌ها سالم و تندرست باشن.
مهتاب
7 آبان 92 10:25
سلام لیلی جونم دلم براتون تنگ شده خیلیییییییییییی زیاد این روزا برای من خیلی تکرای سخت چون خیلی احساس غربیی میکنم دلم میخواد پیش مامانم اینا بودم برای همون حال وحوصله هیچ کاری رو ندارم . شرمنده که دیر بهت سر میرنم اما همیشه توی قلبم جا داری شما دختر گلت شنیدم خیلی ورجک شده الهی عاشق اون حرفهای درگوشی دختر کوچلو هام بوسسسسسسسسسسسسس
مبیناهم داره حسابی درس میخونه فکر
دیگه خیلی جدی گرفته تا مشق هاشو ننوسیه نمیزاره هیچکس کاری انجام بده
این دختر ما همیشه از اون طرف بوم میفته
لیلا جونم امیدوارم توی کارت موفق بشی ودخترگلتم همیشه بهترین باشه
حالا یک آرزو خوب براتون امیدوارم بخاطر آلودگی که گفتی استاندار جدید یک هفته تعطیل کنه تا حسابی بهتون خوش بگذره


عزيزم دلم گرفت از اينكه شما اينقدر دلتنگيد. سعي كن كمي مثبت‌ تر فكر كني. با وجود مبينا جون ، دختر به اين نازي كه نبايد شما دلتنگ باشي .
ان شاا... آرزوتون براورده بشه .
مامان یاسمن و محمد پارسا
7 آبان 92 10:59
اول اینکه خسته نباشی مامان مهربون
ترنم جونم ماشالاه بزرگ شدی خودت کارات و می کنی افرین نازنینم
عزیز دلم همیشه به شادی و عروسی
بازم یه افرین دیگه به ترنم جونم که اینقده شجاعه
ترنم جون طفلک داداش
ودر اخر
دوستتون داریم خیلی زیاد


ما هم شما رو دوست داريم خاله مهربون و عزيز.
مامان امیرناز
8 آبان 92 10:47
سلام عزیزم اینکه هر غذایی رو نمی خورن فکر کنم اقتضای سنشون که حسابی منم باهاش مشکل دارم باز خوبه قبول کرده تنها بخوابه خسته نباشی که با اینهمه کار بازم اینجوری به فرشته ات میرسی موفق باشی


براي غذا خوردنشون بيشتر ما اذيت مي‌شيم تا خودشون. ممنون از حرفهاي قشنگتون عزيزم.
خاله شيدا و روشا
8 آبان 92 11:34
سلام ماماني

از ساعت كاري نگو كه دلم خونه،ما تقريبا از بهمن ماه سال گذشته ساعت كاريمون رو زياد كردن،از شش و نيم تا سه و نيم بعد از ظهر،سه ونيم هم كه بد بدو بايد برم دانشگاه و..

نازي ترنم جون كه تنها تو خونه ميمونه و كارهاش رو انجام ميده اما يه جوراي هم دلم براش سوخيد،اميدوارم ساعت كاريتون كم شه

هميشه به شادي و خوشي ماماني

ترنم رو محكم بماچيد از طرف من


نمي دونم آخه اين طرحها براي چيه؟؟؟ به خدا منم دلم بيشتر براي ترنم مي‌سوزه وگرنه ساعت كاري بالاخره مي‌گذره. چلانيدم از طرف شما.




مامان پريسا خانوم
8 آبان 92 12:02
سلام عزيزم خوبي؟
يه سوال دارم ترنم تا الان كنار شما مي خوابيده؟ آخه همش ميگن بچه ها نبايد پيش پدر و مادر بخوابن به دلايل .... من دوست ندارم از اين سن دخترم ،اونو جدا كنم نظر شما چيه؟


آره عزيزم. البته خودم تاالان زياد اصراري براي جدا كردنش نداشتم. ولي خدا رو شكر خيلي راحت توي اين سن جدا شد. نمي‌دونم چي بگم آخه بچه‌ها خيلي با هم فرق دارن. من خودم ترنم كه توي سن پريسا جون بود اصلا به اين موضوع فكر نمي كردم. همه هم مي‌گفتن بزرگتر بشه جدا كردنش سخت‌تره ولي خدا رو شكر مشكلي پيش نيومد.
عاطفه
8 آبان 92 20:15
اولا مرسی از نظرات پر مهرت بعدش امان از دست این بالا و پایین شدن ساعات کاری ! واسه ما که هم باید به کارای خونه برسیم و هم بچه ها واقعا سخته ! خدا کنه دوباره ساعتشو واستون کم کنن ! خدا رو شکر که دخترم انقدر خانوم و عاقل و شیطونی هاش و فقط سر کلاس میبره .آفرین طرح کیف هم خیلی بیخوده بچه واقعا خسته میشه .حدااقل زودتر میاد خونه پاشو دراز میکنه ! ولی طرح تغذیه بنویسش خوراکی هاشو نخوره بده دوستاش ایشالله همیشه هم به شادی و عروسی باشید و خیلی خیلی خوش به حالت که ترنم جونم انقدر راحت اتاقشو جدا کرد


ممنون عاطفه جون. شما هميشه دوست مهربون و خوبي هستي. هميشه نوشته‌هاتون به آدم روحيه مي‌ده . ممنون از اين همه دقت نظرت گلم.
مامان پارسا و پوریا
9 آبان 92 23:23
ای امان! بمیرم واسه دل پر داغت که کمتر از دل پر درد خودم نیست
از این نظافت کردنای به جای استراحت نگو که دلم خونه


منم گاهي اين شكلي مي‌شم. درست مثل شما.
مامان پارسا و پوریا
9 آبان 92 23:24
تغذیه یکسانشونم که ماشالا! پارسا هم که پارسال تغذیه یکسان داشتن همینطور بود.


والا به خدا پولو بديم و بچه‌ها اين بازيها رو در بيارن خيلي سخته.
مامان پارسا و پوریا
9 آبان 92 23:25
در پایان قربون همه چی نوشتــــت!!!!!!


قربون شما.
مامان رقیه
11 آبان 92 11:07
چطور مطوری لیلا جونم خوبی؟
کجا کار میکنی آیا؟
جیگر این دخترکم رو که تنها میاد خونه و تنها نهار گرم میکنه والبته تنها میخوابه
ایام به کامتون باشه ایشالا
واسه ساعت زیاد کاری ناراحت نباش وقتی حقوق خوبی داشته باشی
من که کلا در حد حمالیه!!!! والافی!!!!!

اي بابا رقيه جون فكر مي‌كني مگه براي ما وضع حقوق و اين حرفها خوبه؟ به خدا همه جا همينه. ايام براي شما هم خوش باشه گلم.
❤دو نیمه قلبم❤
11 آبان 92 11:54
سلام لیلا جون
خوبی؟ترنم جون خوبه
چه پست قشنگی گذاشتی.اینقدر جذاب نوشتی اول همشو خوندم تازه میخوام کامنت بزارم

میگم این اراکتون بدجوری آلودستا.لیلا مامان کوروش هم همینو میگه.ولی لیلا مثل تو بارون دوست ندارهمیخواست بیاد شمال یادته؟همش تو سایت های هواشناسی بود
اینقدر تو محیط کاریتون خسته میشین که یه ربع هم برای خودش یه ربع.اوووووووف حالا که میاین خونه هم برای خودش داستانیه
خسته نباشی بااااااااانووووووووووووو
واااااااااااااااااااااای یه بارونی هم اینجا الان شروع شده


اينجا هم چند روزه كه هوا حسابي بارونيه. دارم كيف مي‌كنم تو اين هوا. خوش باشي عزيز دلم.
❤دو نیمه قلبم❤
11 آبان 92 11:56
آفرین به ترنم جان که میاد خونه خودش کارهای خودشو انجام میده.قبول کن بچه ها تنهایی زیاد اشتها ندارن و ترجیح میدن یکی دیگه براشون گرم کنه و بیاره و ببره
وای نذاریشا تا ساعت 3 تو مدرسه گناه داره.منم با اون طرح تغذیه یکسان مخالفم.ذائقه بچه ها با هم فرق میکنه.گناه دارن والا!!!!


آره عزيزم . منم نه طرح كيف در مدرسه‌رو موافقت كردم نه طرح تغذيه يكسان رو.
❤دو نیمه قلبم❤
11 آبان 92 11:59
وای این بچه های دهه ی 80 چه اسمای خوشگلی دارن
مهرک
حالا با مامانش دوست شدی؟
ایشالله همیشه به عروسی عزیزم
ایول به ترنم پرحرف و شلوغفکر کنم ساقی هم اینطوری بشه
هزاااااااااااااااااارآفرین به دختر شجاع
منم هنوز ساقی رو پیش خودم میخوابونمتلاشی هم نکردم برای جدا شدنش.یه مدت تلاش کردما خودم خواب زده شده بودم و در طول روز کسلبه خاطر همین ترجیح میدم تا 6 سالگی بمونم تا خودش بره تو اتاقش
داداشش


مطمئن باش وقتي بزرگتر مي‌شن خودش جاي خوابشون رو جدا مي‌كنن.پس زياد سخت نگير.
❤دو نیمه قلبم❤
11 آبان 92 12:00
روز خووووووووووووووووووش


ممنون مينا جون.
مامان آینده یه فسقلی
11 آبان 92 12:31
سلام دوست جوووووووووووونم

مرسی که بیادمی و ممنون بابت کامنت ِ قشنگت


بیادتون هستم شدیدا...

ببخشید که وقت نمیکنم مطلبتونو بخونم، سر فرصت میرسم خدمتتون



شما كه حسابي سرت شلوغه. خوش باشي عزيزم.
آمیتیس
11 آبان 92 20:01



مامان تارا
11 آبان 92 23:38
سلام عزیزان
سر فرصت میام این پست زیبا رو میخونم


سلاااام
سلاام
سلام
.♥
.♥
..♥
...♥
....♥
.....♥آپم بهم سر بزني خوشحالم مي‌كني
......♥......................♥...♥
..........♥.............♥............♥
..............♥.....♥...................♥
...................♥.....................♥
................♥......♥..............♥
..............♥.............♥....♥
.............♥
...........♥منتظرتم
.........♥


ممنون . اومدم عزيزم.
مامان پارسا
12 آبان 92 12:50
خانومي خسته نباشي و آفرين به ترنم جون كه حداقل تنها توي خونه مي مونه.
قبلاً ساعت كاريتون چند بوده؟؟؟؟
من تا يك ربع به سه ادارم صبح ها هم يك ربع به 8 شروع ميشه با توجه به اينكه بچه زير 7 سال دارم حدود سه ماهي ميشه كه دو هفته يكبار پنج شنبه ها تعطيلم اينجور كه معلومه ساعت كاريمون فرق ميكنه


من از 7.30 الي 2 اداره‌ام. ما هم هر دو هفته يكبار طرح دوركاري رو داريم. خدا رو شكر دوباره ساعتهامون تغيير كرد.
مامان ایمان جون
13 آبان 92 9:41


__█████____████
___████__████_███
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█
________█
_______█
ترنم جوووووووووووووونم روزت مبارک




ممنون گلم.
مامان ایمان جون
13 آبان 92 9:46
واقعا شما کارمندای طفلیچی میکشین؟؟!!خوش به حال ما که به شغل شریـــــــــــــف خانه داری مشغولیم و ساعت کار و بیکاریمون دست خودمونه!!!!!!!
چقدر خوب که راحت جدا شده,ایمان هم از اول مهر جدا میخوابه ولی چه خوابیدنی!!!اول که میره تو اتاقش ولی نصفه شب پا میشه میاد پیش ما
بوووووووووووس واسه خوشکل خاله


واقعا خوش به حال شما. البته بعضي وقتها يه موش كوچولو هم يواشكي مياد پيش ما مي‌خوابه.
آمیتیس
13 آبان 92 12:14



الهه مامان یسنا
14 آبان 92 11:15
وایی مبارک باشه جدا خوابیدنت آفرین دختر خوب


ممنون الهه جون. بالاخره ترنم يسنا رو ديد بيشتر براي اين كار تشويق شد.
مامان پريسا خانوم
14 آبان 92 19:32
___●
______●___________████____████
_______●_________██████_██████
__________●_______███████████
_████____████____███████
██████_██████_____████
█████████████_______██
_███████████_________█
___████████__●_______●
______█████____●______●
________██_______●_____●
_________█________●____●


مامان یاسمن و محمد پارسا
15 آبان 92 18:50
عزیزم خصوصی


اومدم گلم.
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
25 آبان 92 20:36
دست ِ استاندار درد نکنه با اون یادگاریش واااااااا الهییییییی... کارهای خونه رو ... چه آیکون های بامزه ای ایششش... چه طرح های عجیب و غریبی مُد میشه بعضی وقتا همون بهتر که موافقت نشد خوشحالی که تونسته شیطونی کنه تو مدرسه؟ اِی مامانی ِ شیطوووووون داداش ِ کی این شکلی ِ؟! من و شيطنت ؟ آخه به من ميخوره اين همه ....
فهیمه
5 آذر 92 12:03
ترنم جون بازم که خوش تیپ کردی و دل ما رو بردی
لیلا
پاسخ
ما هنوز منتظر عكسهاي جديد امين جون هستيم...
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنم بهارم می باشد