جشن اسم ترنم
دختر گلم امروز جشن اسمش رو گرفت. البته اگر به ما بود كه خيلي زودتر از اينها اسم ترنم رو خونده بودن ، ولي معلمشون ميگفت ترنم تشديد داره و تا درس تشديد رو نخونن نميتونيم جشن اسمش رو بگيريم.
بالاخره تشديد رو هم خوندن و امروز توي كلاس جشن اسم ترنم رو گرفتن.
اينم كادوهايي كه براي بچهها گرفتيم.
براي معلمشون هم سكه پارسيان و شكلات برديم ، و رسما به خاطر اين همه زحمتي كه براي بچهها ميكشه ازش تشكر كرديم.
و امااااااااااااااا ... ترنم خانم از امروز به مدت 20 روز تعطيل شد.
خوش به حال معلمها.....
عيد نوشت : ديگه تقريبا كارهاي گردگيري تموم شده و از امروز ميخوام پختن شيرينهاي عيد رو شروع كنم. احتمال زياد براي عيد مهمون داريم پس خيلي سرمون شلوغ ميشه. و البته بايد يكسري چيزها رو قبل از اومدن مهمونها آماده كنم.
پست نوشت : اين پست ، صدمين پستي بود كه نوشتم. گفتم بگم تا يادم نره تو اين مدت صد بار پيامهاي محبتآميز همتون رو خوندم و لذت بردم. ممنون از حضور گرمتون.
گاهی وقتها دلت میخواهد با یکی مهربان باشی...دوستش بداری و برایش چای بریزی...
گاهی وقتها، دلت میخواهد یکی را صدا کنی، بگویی سلام، می آیی قدم بزنیم؟!
گاهی وقتها دلت میخواهد یکی را ببینی...شب بروی خانه بنشینی...فکر کنی و کمی برایش بنویسی...
گاهی وقتها...آدم چه چیزهای ساده ای را ندارد!