انتخاب اسم براي دخملي
از روزي كه فهميديم ني ني مون دختره ، ديگه كار من شده بود ليست كردن نامهاي دخترونه . توي كتابها و بيشتر توي اينترنت جستجو ميكردم. يكسري فاكتورهايي داشتم كه مهمترينهاش اين بود كه علاوه بر خود اسم ، معنيش هم زيبا باشه ، و ديگه اينكه هيچ جور نشه اسم رو طور ديگهاي تلفظ كرد ، آخر اسم "ه" نداشته باشه و از همه مهمتر تكراري نباشه ( توي 7 نسل گذشته و شايد آينده خودم و بابايي ) و ... . خلاصه كار و زندگي من شده بود جستجو ، حتي مينشستم پاي برنامههاي كودك و اگر اسمي از بچهها برام جالب بود يادداشت ميكردم و دنبال معنيش ميرفتم.
يك روز كه دوره مهمونيمون خونه خاله ساره بود ( آخه ما چهار نفر هستيم از دوره دانشجويي كه چند وقتي يكبار با هم دوره ميزاريم ، ساره ، معصومه ، رضوان (مامان رادين) و من ) توي اينترنت اسم ترنم رو پيدا كردم ، البته اون موقع هنوز اين اسم نظرمو زياد جلب نكرده بود . تا اينكه روزهاي آخر بارداري ليست نامها فيلتر شد و فقط موند سه اسم از طرف من ( آيلار - روژان - ترنم ) و از طرف بابايي هم كه از همون اول ( بهار - غزل ) بود .
خلاصه تا زماني هم كه بابايي براي گرفتن شناسنامه ميرفت دودل بوديم تا اينكه تصميم قطعي رو گرفتيم و ترنم رو انتخاب كرديم. البته لازم به يادآوري است كه بگم لحظهاي كه بابايي براي گرفتن شناسنامه از خونه بيرون ميرفت گفت اگر به اسم ترنم شناسنامه ندادن من به اسم بهار براش ميگيرم ، منم كه مطمئن بودم اين اسم رو قبول ميكنن گفتم باشه.
آخه من قبلا اسمهاي منتخبم رو توي سايت سازمان ثبت احوال چك ميكردم و حتي تعداد كساني كه اين نام رو داشتن درميآوردم .نام ترنم تا اون زمان 837 نفر در سايت ثبت احوال ، ثبت شده بود.
آره ماماني اين بود ماجراي انتخاب اسم براي تو شكوفه زندگي ما.