روزهاي سرد ديماه
روزهاي سرد ديماه
سلام دوستاي گل و نازنين.
اين روزها كه تو شهر ما خيلي خيلي هوا سرد شده .
شهر شما چطور؟ 
چند وقتيه كه آپارتمان طبقه پايين ما خونه رو تخليه كرده . 
و از اونجايي كه تا عيد قصد نداره اونجا رو كرايه بده فكر كنم تا آخر اين زمستون ما ديگه منجمد بشيم. 
آخه به خاطر خالي بودن طبقه پايين از كف خونه ما سرما مياد و هر چي بخاريها رو زياد مي‌كنيم تاثيري نداره و بازم سرماي كف خونه كم نمي‌شه .
بابايي كه چند روزي بود كه فكر گذاشتن كرسي افتاده بود.
بالاخره ديشب مجبور شديم تو سالن كرسي بزاريم. ترنم خيلي خوشحال بود.
صندلي مخصوصش رو گذاشته بود كنار كرسي و كلي براي خودش صفا مي‌كرد.
حتي شام رو هم برد و زير كرسي خورد.
خودمونيم كرسي هم حال و هواي خوبي داره. 
مامان جون ( مامان خودم ) چند روزي رفته بود كربلا ، روز پنجشنبه برگشت ان شاا... كه همه مسافرها به سلامت برن و برگردن. از روزي كه مامان جون رفت تقويم روزشمار ترنم شروع به شمردن كرد و همش مي‌پرسيد كه " چند تا ديگه بخوابيم مامان جون مياد؟ " 
جالبه كه منم اگر اشتباه مي‌گفتم سريع تعداد روزهاي باقيمانده رو اصلاح مي‌كرد. 
بعدازظهر جمعه هفته گذشته هم ديدم يكدفعه از اتاقش اومده بيرون داره گريه مي‌كنه . 
ازش كه پرسيدم چي شده ؟ مي‌گه دلم براي مامان جون تنگ شده پس كي مياد؟
روزهايي كه مامان جون نبود براي نگهداري رها گاهي روزها به خواهري كمك مي‌كردم و عصركار كه مي‌شد رها ميومد پيش ما. ماجراهايي داشتيم با اين وروجك . دو روزي ساعت 1.30 ميومد اداره تا با هم بريم خونه. كلي تو اتاقمون براي خودش بازي مي كرد و به هر چي مي‌رسيد مي‌گفت : چيه؟ كلي براي خودش بين همكارا محبوبت به دست آورده بود. همشون مدام مي‌پرسن رها رو دوباره كي مياري؟
مادر جون ( مامان بابايي ) هم چند روزي رفته بود مشهد و اين چند وقته كلي سوغاتي براي ترنم رسيده.
اليته اين روزها بيشتر درگير درس‌هاي ترنم هستيم. 
هر چي تعداد حروفي كه ياد مي‌گيرن بيشتر مي‌شه ، دامنه لغات هم بالاتر مي‌ره. پس تمرين هم بايد بيشتر باشه.
بخصوص حرف " اِ " كه دامنه لغاتش وسيعه و چون مثل زمان ما نيست كمي سخت‌تر شده . مامانايي كه بچه كلاس اولي دارن فكر كنم بهتر متوجه منظورم بشن. فقط 5 نوع حرف " اِ " داريم. از الان بچه‌ها بايد " -ِ " مالكيت رو ياد بگيرن و اين باعث مي‌شه كه گاهي اشتباه كنن. 
مامانايي كه شما هم بچه كلاس اولي دارين شما هم اين مشكل رو داريد آيا؟؟؟؟؟ 
پي نوشت : هر روز يه پروژه داريم براي دندوناي ترنم .
وقتي مياد خونه با ناراحتي مي‌گه دندون همه دوستام لق شده و افتاده ولي دندون من چرا لق نمي‌شه؟ 
ديگه كم كم داره منم نگران مي‌كنه . 
البته دندون پزشكش مي‌گه هنوز وقت داره ، شايدم چون از همه همكلاسيهاش كوچيكتره ، دندوناشو هنوز عوض نكرده.
افرین دخملیه گل، با اون شمارش دقیقت، سوغاتیهات مبارک .gif){kind=small}
واییییی ، e مالکیت؟ 
عججججب!
معلومه ترنم جونم داره کلی کیف میکنه
به سلامتی،انشاله قسمت خودتون.ترنم جون حسابی سوغاتی خوردیا،مبارکت باشه 
ترنم هم درگیر افتادن دندوناشه؟آخه دختر ما از الان گیر داده دندونش بیفته
پیش ما بیاین
اینقدر کیف کردم کرسی گذاشتید به محمد که گفتم هوس کرده اونم بذاره
حال و هوای خوبی داره یادش بخیر بچگیهامون خونه مامان بزرگام همیشه بساطش بود چقدر کیف میکردم
چشمتون روشن خانمی. ایشالا همیشه سفرهای زیارتی برن مامان جون و مادر جون و شما کلی سوغاتی گیرتون بیاد
