جشنواره غذاي سالم
روز دوشنبه گذشته اعلام كرده بودن كه جشنواره غذاي سالم برگزار ميشه. منم كلي فكر كردم و كلي اين طرف و اونطرف كردم تا ببينم چه غذاهايي سالمه تا براي ترنم بزارم. معلمشون عنوان كرده بود كه بايد فقط به اندازه خود بچهها غذا براشون بزاريم و ما هم بعد از كلي فسفر سوزوندن توي يه جا غذايي براي ترنم عدس پلو ، قورمه سبزي ، نون پنير گردو و ميگو گذاشتيم و با يك شيشه كوچولو دوغ داديم برد. و تو فكر و خيال خودمون كلي زحمت كشيده بوديم. اما ترنم كه از مدرسه اومد كلي خط بطلان كشيد به اين فكر و خيالهاي كذايي ما . كلي غر زد كه دوستام ماماناشون براشون غذاها رو آوردن. يكي از دوستام سالاد الويه به شكل كفش دوزك آورده بود ، يكي جوجه تيغي ، يكي باب اسفنجي و..... همش از غذاهاي اونا عكس مينداختن هيچ كس از غذاي ما كه تزئين نداشت عكس نمينداخت. اينم عكس غذاي سالم ما.
خلاصه آخرش هر چي من تو ذهن خودم حلاجي كردم نفهميدم سالا الويه با سس مايونز فراوون سالمهتره يا عدس پلو. نميدونم معني اينكه فقط به اندازه بچههاتون غذا بزارين تا خودشون بخورن يعني اينكه به اندازه 30 نفر سالاد درست كنيم عايا؟؟؟ اينكه اين جشنواره براي اين بوده كه بچهها با خودشون غذا ببرن و ياد بگيرن غذاي سالم يعني چي يا اينكه ميخواستن جشنواره هنرنمايي مامانا رو برگزار كنن.
آخه يكي نيست به اين جور مامانا بگه اگه ميخواين اين كارا رو بكنين خوب هماهنگ كنيد تا همه بيان ، نه اينكه يكي در ميون مامان بچهها نباشه و اونا غصه بخورن.
نميدونم چرا ، ولي وقتي خوب تو عمق ماجرا ميرم نميتونم درك كنم چرا آخه يكسري از مامانا اينقدر هر چيز سادهاي رو براي خودشون و بچههاشون سخت و پيچيده ميكنن.
شايد من وقت كم ميارم و شايد هم يكسري از مامانا خيلي وقت آزاد دارن.
نميگم چرا اين كارا رو ميكنن. حرف من چيز ديگه است . شايد اگر منم ميدونستم و خيلي از مادرهاي ديگه هم ميدونستن اونا هم اين كارا رو ميكردن و شايد خيلي بهتر از بقيه. زيبايي و با سليقه بودن خوبه ولي به جاي خودش و زمان خودش. همرنگ جماعت شدن براي بعضيها معنا نداره .
ممنون از اينكه اين همه به غرهاي من گوش داديد. و وقت گذاشتيد براي خوندن گلايههاي بيموردم.